قرائن نشان می‌دهد که طیف افراطی به اصطلاح اصولگرا، به دلیل پاسخ نه بزرگ و تاریخی ملت بزرگ ایران به گفتمان متحجر و افراطی، و همچنین مدیریت 8 ساله دوستانشان، عزم را جزم کرده‌اند تا در حد امکان و استطاعت، به انحا و اشکال مختلف، دولت روحانی را به حاشیه رانده، «خون به دل» کرده و در نهایت برای مردم «امیدوار» ایران که همه امیدها و آمالشان را در سبد آن خلاصه نموده‌اند، ناکارآمد جلوه گر سازند.

بهار نیوز ؛ کمتر از دو ماه است که کار روحانی و تیمش، آغاز شده اما صحنه سیاسی و خصوصا رسانه‌ای کشور که عموما در دست افراطیون اصولگراست به صحنه و بازار مکاره‌ی عجیب و غریبی مبدل شده است، به گونه‌ای که با وزیر خارجه روحانی به جای تقدیر و تمجید شنیدن بابت احرای نرمش قهرمانانه مدنظر رهبری، چنان رفتار می‌شود که روانه بیمارستان می‌گردد و جالب‌تر اینکه یکی از عناصر رمزآلود کیهان او را تهدید می‌کند که «اگر چیزهای بیشتری منتشر شود شاید این بار دردهای عصبی جناب وزیر بیشتر شود»!! و فراموش کرده که تیتر دو شماره آخر روزنامه‌اش را در رثای ظریف مرور کند و از وجدان خود بپرسد چطور شد آن ظریف را که در مقابل خط سازش موضع‌گیری نمود، را دو روزه تهدید می‌کنیم؟


و در مجلس، نمایندگان افراطی طیف گروه موسوم به پایداری مصاحبه می‌کنند، مقاله می‌نویسند، سخنرانی و نطق افاضه می‌فرمایند که هر عاقلی نداند می‌پندارد انگاری حتی عامل کارکرد و نتیجه 8 ساله گذشته هم، این 50 روز مدیریت روحانی و دولتش است! یعنی همین کسانی که در 8 سال مجیز گو و حامی سینه چاک دولت ‌های نهم و دهم بودند و سال تا سال از آن همه درخشش مدیریتی! که آثارش را در نابودی منابع ملی، غارت و چپاول سرمایه‌های کشور و عقب‌گرد فاجعه بار کشور در تمام زمینه‌های سیاسی، بین‌المللی، اقتصادی و فرهنگی، نه تنها لام تا کام حرف نمی‌زدند، بلکه بر همه منتقدان با شمشیر همیشه از غلاف درآمده‌شان به نام «فتنه»!! می‌تاختند و هل من مبارز می‌طلبیدند، این روزها نطقشان گویا شده و سخنورانی حرفه‌ای و دردآشنا با دردهای ایرانیان شده‌اند!

واقعا این «فتنه» هم حکایتی شده است! سالها برای این جماعت به دکانی دونبش تبدیل شد تا مملکت را به این روز بیاندازند و جالب اینکه همچنان و هرچند نومیدانه، در تداوم کاسبی با این واژه اصرار دارند. همین دیروز در خبرها آمده بود که دو عضو کمیسیون آموزش مجلس توضیحات دکتر جعفر توفیقی وزیر پیشنهادی دوم دولت برای وزارت علوم که به جلسه نمایندگان دعوت شده بود را قانع‌کننده ندانستند و تأکید نمودند که توفیقی حاضر به اتخاذ موضع در قبال فتنه نشد! بشیری یکی از این نمایندگان، تصریح کرد: «نمایندگان در این نشست درباره فتنه سؤالاتی پرسیدند اما آقای توفیقی موضعی در رد فتنه نگرفت. توفیقی مواضع روشنی در قبال فتنه اتخاذ نکرد و در واقع مواضع وی در این زمینه شفاف نبود و با توضیحات اینچنینی نمی‌تواند از مجلس اعتماد بگیرد.»!!

برخی از همین افراطیون، یک ماه از عمر دولت نگذشته هر روز وزیران را به مجلس احضار می‌کنند، و احتمالا از بابت اینکه چرا سیاست‌ها و راه درخشان! دولت کریمه

وقتی نماینده مجلس حتی از دکتر توفیقی که در این دو ماه از بین حدود 150 دانشگاه دولتی کشور، فقط دو رییس دانشگاه را تغییر داده نیز ناراحت بوده...!
سابق را ادامه نمی‌دهند و احتمالا سعی در تغییر مدیران توانمند، مقتدر، با صلابت و البته فتنه شناس و با بصیرت دولت سابق را دارند سین جیم می‌کنند! این در حالیست که هنوز 90 درصد مدیران کشور دست نخورده مانده و حتی در میان بهت و حیرت خودشان همین مدیران، همچنان به کار خود ادامه می‌دهند.



کم کم نیز در حال امیدوار شده‌اند که ظاهرالامر چیزی قرار نیست تغییر کند؛ چون وقتی خودشان در ضمیر آگاه خودشان حداقل می‌دانند نه بار مدیریتی داشته و نه لیاقت و توان آنرا، به این باور می‌رسند که اگر اینگونه باشد واقعا قرار نیست اصلاحی و اعتدالی و تغییری حاصل شود! برای مثال وقتی نماینده مجلس حتی از دکتر توفیقی که در این دو ماه از بین حدود 150 دانشگاه دولتی کشور (که زیر نظر وزارت علوم هستند)، فقط دو رییس دانشگاه را تغییر داده نیز ناراحت بوده (و صراحتا هم در این جلسه به او تشر زده‌اند که چرا این دو رییس توانمند! را هم تغییر داده‌اید؟) و خبر از رای نیاوردنش می‌دهد، می‌توان ادامه این حکایت را همچون انشایی ساده نوشت و ...فقط به یادمان می‌آید که وزیر علوم دولت مهرورز، در همان دو- سه ماه ابتدای بر سرکار آمدنش در سال 84 بالغ بر 50 رییس دانشگاه را به شکل انقلابی و ضربتی تغییر داد!

و همین دیروز بود که مهرداد بذرپاش نماینده دیگری از همین جناح حامی احمدی‌نژاد در مذمت دولت روحانی و حامیان اصلاح‌طلبش، عامل تحریم‌های سنگین وضع شده علیه کشورمان را «فتنه» دانست! و این در حالیست که همین نماینده هم به خوبی دریافته که امروزه حتی یک دانش‌آموز مقطع ابتدایی ایران نیز می‌داند ادبیات دیپلماتیک دولتمردان سابق و در راسش رییس‌دولت، و طرح موضوعات بیهوده و هجوی چون هلوکاست، در صدر تحریک قدرت‌های جهانی خصوصا اروپا و آمریکا برای افزایش تحریم‌ها بوده است؛ اما چرا او و دوستانش باز هم به واژه فتنه علاقه وافر دارند، همان حکایت «پیدا کنید پرتقال فروش» را به اذهان خطور می‌دهد...!

و سخن آخر اینکه؛
فضاسازی‌‌ها، مواجهه‌ها، تخریب‌ها و ... از همین ابتدای کار آغاز شده، یقننا همچنان ادامه خواهند یافت و بر شدت و حدتشان افزوده می‌شود. این در سرشت و ذات «انحصارطلبی»، «اقتدارگرایی» و البته افراط‌گرایی است. حکایتی که سه دهه در ایران در حال تجربه شدن است و همواره چرخ مدیریتی کشور را کندتر و مشکلات مردم و کشور را افزون کرده و می‌کند. شیوه‌ای که معلوم هم نیست سرانجامش چه خواهد شد.

البته امروزه و در سال‌های آغازین دهه 90، به دلیل آگاهی و رشد سیاسی جامعه ایرانی و همچنین حاصل بازمانده از 8 سال مدیریت گذشته، کار افراطیون برای قبولاندن افکار و دیدگاههای خشن و ناسازگار با جامعه ایرانی و بین‌المللی، به افکار عمومی بسیار سخت و به موازات آن نیل به قدرت هم دشوارتر شده است. حداکثر و نهایت فعالیت جبهه غوغاسالار و تمامیت‌حواه این است که بتوانند دولت را مستمرا وارد حاشیه‌های بی حاصل کرده و از این طریق حرکت و شتاب توسعه‌ای و عمرانی‌اش را کند نموده تا توان حل مشکلات بازمانده از 8 سال درخشان!‌ گذشته را کاهش ‌دهند. ضمن اینکه این جماعت حتی در خوشبینانه‌ترین حالت که دال بر دلسوزی آنان به کشور، مردم و نظام داشته باشد، به نکته‌ای کلیدی سالهاست توجهی ندارند که بر شاخه نشسته‌ و ریشه می‌زنند...!
منبع:  http://puyesh.net



برچسب ها : سیاسی