می‌توان نگاهی سمبلیک به این ویلچر داشت.

محمدحسین شریعتمدار: با دیدن عکس محمد جواد ظریف روی ویلچر در جریان مذاکرات ژنو شوکه شدم. این عکس در تاریخ کم‌نظیر و یا بی‌نظیر است.
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با ویلچر بر سر میز مذاکرات حاضر می‌شود تا یکی از حساس‌ترین پرونده‌های تاریخ دیپلماسی کشورش را به سرانجام برساند. اما این ویلچر، یک ویلچر معمولی نیست و این کمردرد، یک کمردرد عادی نیست. 
ظریف بر اثر دیسک کمر یا هر عارضه دیگری روی این ویلچر ننشسته است، می‌توان نگاهی سمبلیک به این ویلچر داشت. این ویلچر ثمره هشت سال افراط است، ثمره سوار شدن بر قطاری است که ترمز نداشت، ثمره مدیریت کسانی است که داعیه مدیریت جهان را داشتند، ثمره درایت فردی است که همه‌چیز را از دریچه ذهن خود و همفکرانش می‌دید، ثمره هدایت فردی است که به جای راه‌حل، پایش را روی میز مذاکرات می‌گذاشت، ثمره معتبر شدن جریانی است که با اعتدال میانه‌ای نداشت و می‌خواست همه چیز را لنگه کفش و شعار مرگت باد و چماق حل کند و البته این جریان هنوز هم بر همان مدار می‌گردد و تنها کار از دستش خارج شده است و دیگر بین مردم، توان میانداری ندارد.
ویلچر ظریف، نمادی از میوه دیپلماسی دولت نهم و دهم است، میوه آن دیپلماسی، همین ویلچری است که امروز ظریف بر روی آن نشسته است. این ویلچر را همان جریان برای ظریف فراهم کرده است.
از نگاهی دیگر ویلچر ظریف، یک نماد است از آنچه افراط بر سر این کشور آورده است. جریان افراطی که با اعتدال، به‌سان آب و آتش هستند با تندروی‌ها و لنگه کفش‌ها و سرمقاله‌ها و یادداشت‌های هر روزش، ظریف و ظریف‌ها را بر روی ویلچر می‌نشانند، همان طور که حجاریان‌ها را روی ویلچر نشاندند.
این فقط یک ویلچر نیست، این ویلچر داستان دارد و ای‎کاش آخرین ویلچر باشد.
نامه نیوز

 




برچسب ها : سیاسی