دکتر ابراهیم اقبال، یکی دیگر از چهره های علمی و فرهیخته شهرستان خور و بیابانک، دهستان مهرجان

تاریخ خطه کویر و منطقه خوروبیابانک همواره دارای فراز و فرود بسیار بوده است. نام آوران، اندیشمندان و فرهیختگان نام آشنای بسیاری در این منطقه رشد و نموّ داشته اند که امروز آوازه ی انها فراگیر گردیده است. دانشمندانی که هر روز، تلالوء اندیشه های آنها بارقه های امید را در نسل کنونی منوّرتر می نماید و هر یک سهمی در تکوین اندیشه بشری داشته اند. در این میان کسانی نیز بوده اند که گرچه با دیگر مردمان جامعه زیسته اند، اما راهی متفاوت از آنان پیموده اند؛ آنچه را دیگران یافته اند، در طراحی کلان معماری زیبای اندیشه خود جای داده و ساختمانی بدیع از اندیشه و طراحی را معرض دید جامعه و تاریخ قرار داده اند. انسان هایی که در طول زمان و عرض زمین، اساتید خویش را چون چراغی فروزان برای عبورهای از گردنه های خطرناک تاریکی و جهل یافته اند و برای خواندن درس زندگی گرد شعاع آنان حلقه زده اند.

خرسندیم در این مقال به معرفی و ارائه بیوگرافی دکتر ابراهیم اقبال، یکی دیگر از چهره های علمی مهرجان و شهرستان خوروبیابانک می پردازیم که می تواند به عنوان الگویی برای قشر محصل و تحصیلکرده امروز ما قرار گیرد. در اوایل اسفندماه سال 1344 خورشید عمر دکتر ابراهیم اقبال در مهرجان طلوع نمود. ایشان فرزند مرحوم حاج علی آقا اقبال که عمری به بازرگانی و تجارت با شتر پرداخته و با اندک سواد مکتب خانه ای که داشت به خواندن قران و ادعیه مبادرت می ورزید تا عشق به قران و کلام معصومان (علیهم السلام) در وجود او و از بدو تولد در نهاد پسرش نهادینه شده باشد. مادرش مرحومه حاجیه طلعت شمسایی، از خواندن و نوشتن بهره ای نداشت اما شعور و عاطفه ای سرشار داشت و پسر خود را که خداوند پس از ستاندن هفت فرزند(چهار پسر و سه دختر) برایش نگه داشته بود، بسیار دوست داشت.

دوره ابتدایی را در مدارس خانه های شخصی و دو دبستان مهرجان سپری کرد. آمادگی خوبی برای یادگیری در بسیاری از دروس، خصوصاً در دروس ریاضی و ادبیات داشت به نحوی که از همان دوره ابتدایی علاوه بر تحصیل، آموزگار و مدرس هم کلاسی هایش نیز بوده است و بسیاری از دروس را در غیاب معلم کلاس، تدریس می نمود. در دوره ابتدایی مورد توجه پسر دایی اش، مرحوم شیرزاد شمسایی که مدیر دبستان بود نیز قرار گرفت. اجرای نیایش و ورزش صبحگاهی و مراسم صبحگاه و امامت نماز های جماعت ظهر و عصر را به او سپرده بود. از همان اوان کودکی عاشق یادگیری و یاددهی بود و در رشته های مختلف کاری، مثل قالی بافی، بنّایی، کشاورزی، نقاشی و ..... مهارت بسیار کسب نمود. علاقه بسیاری به رشته ریاضی و فیزیک و علوم تجربی داشت و ذهن بسیار آماده ای به گواه دوستان ، معلمان و اساتیدش در این زمینه داشت، اما متاسفانه این رشته ها در منطقه و حتی در مرکز بخش ان زمان، یعنی شهر خور وجود نداشت و ایشان بالاجبار در رشته ی فرهنگ و ادب مهرجان ادامه تحصیل داد. در این دوره عضو مرکزی انجمن اسلامی دبیرستان، از اعضای فعال بسیج و هم عضو گروه تئاتر و نمایش در ایام الله دهه فجر و هم خادم افتخاری مسجد جامع مهرجان بود.

زمانی که با ایشان پیرامون علل جذب و گرایش به سوی زبان عربی و تسلط بر قرائت و معنای قران کریم گفت وگو می کردیم، چنین فرمود: روزی در دوران کودکی در جلسه قرائت قران مسجد جامع مهرجان در ماه رمضان شروع به قرائت قران نمودم که تعدادی از کلمات را غلط و اشتباه قرائت نمودم که این امر باعث هم خنده و هم عصبانیت مرحوم حاج اقا سیف الداود گردید و پس از ان مصمم شدم قرائت قرآن و زبان عربی را خوب یاد بگیرم. پس از کلاس سوم دبیرستان در زمستان 1361 برای اعزام به جبهه جنگ، در اطراف خور و پادگان امام حسین(ع) خمینی شهر، دوره ی آموزشی بسیار سخت نظامی را گذراند. در مرخصی پیش از اعزام به جبهه با بیماری سخت پدر مواجه شد که مانع از رفتنش به جبهه شد و از سوی دیگر باعث عصبانیت مدیر دبیرستان و کاستن چند نمره از انظباطش گردید.

در سال 1363با اتمام دوره دبیرستان در آزمون کنکور دانشگاه شرکت کرد و در مرحله اول و آزمون تستی رتبه 106 را کسب نمود. احتمال قبولی او در هر رشته ای بسیار محتمل بود اما متاسفانه برخی از افراد به او گفتند که باید الهیات یا ادبیات عرب انتخاب کنی و حق نداری رشته هایی مانند حقوق ، علوم سیاسی انتخاب کنی در غیر این صورت در گزینش، شما را مردود می نماییم. به ناچار رشته ادبیات عرب دانشگاه اصفهان را که تا اندازه ای مورد علاقه اش بود، در اولین انتخاب برگزید و پس از ازمون مرحله دوم تشریحی و اعلام نتایج، در همان رشته قبول شد.این در حالی بود که صلاحیت علمی برای همه ی رشته های علوم انسانی را در همه دانشگاه های کشور را داشت.

از بهمن 1363، تحصیل او در دانشگاه اصفهان شروع شد. دروس دانشگاه برای ذهن آماده او تقریباً هیچ دشواری نداشت. در ایّام تعطیلی بیش از امتحانات پایان ترم خرداد ماه 1364 در جوار خانواده و در مهرجان بود که نعمت پدر را ازدست داد و سرپرستی مادر و خواهران کوچکتر از خود به او سپرده شد. با شروع سال تحصیلی دوم دانشگاه دو روز در هفته را در مدارس راهنمایی اطراف اصفهان به حق التدریس دروس عربی و دستور زبان فارسی روی اورد که این کار تا آخر دوره کارشناسی ادامه داشت. در خرداد 1365 به همراه همه ی دانشجویان پسر عازم جبهه های جنگ گردید و خدمات ارزشمندی را در انجا عملیاتی نمود. در سال 1366 و در ایام تحصیل در مقطع کارشناسی خویش با یکی از بستگان ازدواج نمود که ایشان کسب بسیاری از موفقیت های خویش را حاصل کمک و مساعدت همسرش می داند. تحصیلات دوره کارشناسی را در اصفهان به پایان رسانید. محل خدمت سربازی را بسیج دانش اموزی نایین برگزید و به تدریس مشغول بود ولی در سال 1368 از خدمت سربازی معاف گردید، این در حالی بود که خداوند نخستین فرزندش را نیز به آنان داده بود. بلافاصله برای اشتغال، به تهران امد و در سازمانهای حج و اوقاف، شرکت مخابرات، وزارت امور خارجه، استانداری تهران و دانشگاه تهران امکان استخدام برای ایشان فراهم بود اما او دانشگاه تهران را برگزید.پس از مدتی کوتاه و کار در روابط عمومی دانشگاه، به بخش آموزش دانشکده الهیات رفت و کمی بعد مسئول و رئیس آموزش این دانشکده گردید. هنوز یکسال از کارمندی وی نگذشته بود که در آزمون ورودی کارشناسی ارشد رشته الهیات و علوم قران و حدیث، شرکت کرد و در همان بار پذیرفته شد. از پایان نامه کارشناسی ارشد خود دفاع نکرده بود که تدریس در دانشکده الهیات را نیز شروع کرد که این کار با رضایت دانشجویان و در نهایت مدیر بخش عربی مرحوم استاد دکتر شیرازی مواجه شد. پدید آمدن این سابقه تدریس به او کمک کرد که از کارمندی به عضویت هیات علمی در آید. گرچه وظیفه ی رسمی او دیگر تدریس و تحقیق بود ولی مسولیت اجرایی خود را ادامه داد.

در سال1377 برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری پذیرفته شد لازمه تحصیل، ماموریت تحصیلی تمام وقت، نداشتن کار اجرایی و تدریس اندک بود. اما تامین هزینه های زندگی، او را بر آن داشت که چند سالی هفته ای دو روز برای تدریس به دانشگاه اراک برود. علاوه بر آن با دانشگاه آزاد واحد شمال تهران نیز همکاری داشت. در این دوره سومین کتاب خود « ترجمه اصول الحدیث، دکتر عبدالحادی فضلی» را منتشر کرد. در سال 1384 از رساله دکتری خود با عنوان سیر تطّورعلوم قرآن با درجه عالی دفاع نمود.یکسال بعد انرا در قالب کتاب با نام "فرهنگ نامه علوم قران" به چاپ رسانید. در حال حاضر کتب بسیاری با عناوین "فرهنگ نامه علوم قران"، " امیر المومین و علوم قران" ، "فرهنگ ادوات و حروف قران" ، " فرهنگ واژگان قران مجید" ، " بازنگری کتاب فرهنگ اصطلاحات روز" و....... و ده ها مقاله علمی پژوهشی و ترویجی به قلم ایشان به رشته تحریر و چاپ شده است. دروس علوم قران و زبان اموزی عربی را در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری تدریس و پایان نامه های دانشجویان را در مقطع فوق لیسانس و دکتری راهنمایی می کند. حوزه پژوهشی او قران مجید و علوم قران و نهج البلاغه شریف می باشد. یکی از خصایل و سجایای اخلاقی ایشان، تواضع و فروتنی و ارادت قلبی به دبیران و اساتید در دوران تحصیل، همکاران، دانشجویان و همشهریان می باشد و به همه جوانان پیشنهاد می نماید: عزم و اراده و تلاش کوشش برای رسیدن به هر هدف مقدسی و داشتن بردباری و صبر لازمه موفقیت می باشد و برای همه ارزوی توفیق و از دوستان تقاضای دعای خیر می نماید. اعضای کانون فرهنگی هنری حضرت ابوالفضل(ع) مهرجان برای ایشان و دیگر همشهریان آرزوی موفقیت روز افزون در تمامی مراحل زندگی می نمایند، امیدواریم تعلیم و تعلّم نصب العین یکایک همشهریان، بالاخص جوانان عزیز قرار گیرد.

منبع: کانون فرهنگی هنری مسجد حضرت ابوالفضل (ع) مهرجان




برچسب ها : شهرستان خوروبیابانک برچسب ها : مهرجان برچسب ها : دکتر ابراهیم اقبال