(آخرین نوشته انتخاباتی وبلاگ بچه کویر)

گرد و خاک درفضای غبارآلود انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی در شهرستانهای نایین و خور و بیابانک فرو نشست و با چشم بازتری می توان به آنچه مردم آن را رقم زدند نگریست  اتفاقات عجیبی رخ داد که خیلی از تحلیل گران انتظار آن را نداشتند انتخابات همیشه در نایین دو قطبی بود و نفر سوم زیر 1000 رای داشت ولی این دفعه انتخابات سه قطبی بود و نفر سوم 8000 رای آورد همه می گفتند آرای دکتر حسنی افت شدید کرده ولی آرای وی در نایین 1000 نفر نسبت به دوره قبل افزایش یافت. آقای طباطبایی که حمایت دو جناح را دنبال خود داشت و همه دولتیها وغیر دولتیهابرای پیروزی او بسیج شده بودند آرای کمتری از دوره قبل کسب کرد ولی به هر حال به مجلس راه یافت و ظرف چند روز آینده انتخابات تایید خواهد شد. از همه اینها که بگذریم یک چیز طبیعی نبود و خیلی غیر عادی جلوه می کرد چه کسانی حامی دکتر کریمی بودند؟ چطور او رای اول را در خور و بیابانک آورد؟ در حالی که رئیس ستاد انتخاباتی آقای دکتر حسنی در خور در آخرین سخنرانی امام زاده نایین قسم یاد کرد که دکتر حسنی 70 درصد آراء را در شهرستان خور و بیابانک دارد و به این ترتیب بزرگترین دروغ انتخاباتی را  به نام خود ثبت کرد. واقعا چه چیزی در پشت این نمایندگی مجلس وجود دارد که برخی از حامیان حاضرند بدیهی ترین اصول اخلاقی و انسانی را زیرپا گذارند مگر غیر از این بود که دکتر کریمی با دهها نفر در خور و نایین صحبت کرده بود که ریاست ستاد انتخاباتی او را بپذیرند ولی آنها ضمن اعلام وفاداری گفته بودند که فشارها روی ما زیاد است با تمامی اعمال فشارها و محدودیتها در خور و نایین چه کسانی به وی رای دادند مگر غیر از این بود که بر طبق رویه معمول نفر سوم نباید رای بالا می آورد پس چطور ایشان 8000 رای آورد؟همه می گفتند دکتر کریمی اگر پیروز شود در حد معجزه است ولی او به روش خودش فقط کار کرد تا یک اصل ثابت شود که اگر صداقت و یکرنگی باشد هنوز جمع زیادی هستند که به آن لبیک می گویند.دکتر کریمی در بدو ورود فردی گمنام و ناشناخته بود ولی علیرغم اینکه از هشت ماه قبل فعالیت انتخاباتی خود را شروع کرد خیلی آرام و به منظور کادرسازی جدید در دو شهرستان فعالیت خود را آغاز کرد او با این که علم سیاست خوانده بود پیچیدگی های سیاست انتخاباتی در ایران و بویژه در شهرستانهای کوچک را خوب می دانست ولی اینقدر اعتماد به نفس داشت که بدون تکیه بر لیدرهای شناخته شده سیاسی کار خود را آغاز کند. او از ابتدا مرتبا می گفت به هر قیمتی نمی خواهد رای بیاورد. لذا تاکید جدی بر گفتگو و متقاعد کردن همه افرادی داشت که می خواستند با او همکاری کنند. لذا با یک گروه دو نفره شاید ساعت ها صحبت می کرد. تا آنها را متقاعد کند. این روش بسیار وقت گیر ولی بسیار سازنده و دقیق بود. او را رد صلاحیت کردند. از او خواستند که استعفا دهد و اورا تهدیدکردند ولی او مرد میدان سیاست بود و از این تهدیدها هراسی به خود راه نداد و تا آخرین ساعت به تلاش خود ادامه داد و یک تجربه ای جدید را پیش روی مردم این حوزه انتخابیه نهاد و این موضوع را آشکار کرد که مردم از شعور و آگاهی بالایی برخوردارند و هنوز عده زیادی هستند که می توانند رویه همراه با صداقت و یکرنگی را تشخیص دهند حتی اگر تعدادشان به اندازه ای نباشد که تعیین کننده بشوند.بعد از اعلام رای ،همه افراد ذی نفوذ از این تعداد رای دکتر کریمی متحیر بودند چطور این رای کسب شده در حالیکه او با هیچ فرد با نفوذ جدی در شهر ارتباط برقرار نکرده بود و تقریبا تمامی مسئولان و افراد ذی نفوذ و صاحب قدرت شهرها در مقابل وی قرار داشتند پس این هشت هزار رای چطور جمع شد؟ شاید عده ای بگویند همه مهرجانی ها اعم از مقیم و غیرمقیم حامی جدی او بودند این درست است و واقعا  افرادی از مهرجانی های غیر مقیم به حمایت از وی آمده بودند که شاید دهها سال بود که به منطقه نیامده بودند ولی برای کمک به این جریان پاک، همه آمدند ولی واقعا جمعیت رای دهنده مهرجانی مقیم و غیر مقیم مسلما به هزار نفر نمی رسید پس این هفت هزار رای را چه کسی به دکتر کریمی داد؟ عده ای می گویند حمایت مهندس رضوی بود ولی آقای رضوی تا ده روز به انتخابات هنوز امیدوار به آمدن بود و در حالی، اعلام اصلح بودن دکتر کریمی را کرد که تقریبا تمامی افراد مرتبط با او به جرگه حامیان آقای طباطبایی پیوسته بودند و حتی یک نفر از لیدرهای او از طرف طباطبایی جدا نشدند و حتی تا روز آخر هم کسی باور جدی نکرد که رضوی از کریمی حمایت کرده است نمونه مشخص آن رای کجان بود که علیرغم طرفداری جدی مردم آنجا از رضوی، دکتر کریمی در آن جا کمترین آراء را آورد. مردم روستاهای جنوبی و روستاهای همجوار مهرجان نیز رای بالایی به او نداده بودند. سوال این است که چطور رای اول را در خور آورد؟ مگر دو جریان پر قدرت و با نفوذ شهر خور حامی آقایان طباطبایی و حسنی نبودند.؟ آیا مردم از این دو جریان خسته بودند؟ آیاغیر از این است که طبقه نوظهوری در حال برآمدن است که به دنبال احیاء ارزشهای اصیل برخاسته از کویر یعنی صداقت و درستی و پاکی است. در نایین هم همین گونه بود. طیف قابل توجهی از فرهنگیان و همچنین زنان و جوانان از وضعیت افراد بانفوذ شهر که عمدتا در پی تامین منافع خود و اطرافیانشان هستند خسته شده بودند لذا رای به کریمی بیانگر این معنا است.

 هر چه شد نتایج جالبی دربرداشت که احتمالا ماهها راجع به آن در بین مردم بحث و گفتگو خواهد شد ولی خروجی این رقابت ، ورود آقای طباطبایی نایینی در مجلس شورای اسلامی بود که ضمن آرزوی موفقیت برای وی، امیدواریم به مطالبات، نگرانی ها و دغدغه های جدی و واقعی مردم که کم هم نیستند توجه جدی نماید و بتواند ضمن حضور فعال در مجلس، نمانیده ای شایسته برای پاسخگویی به تقاضاهای مردم باشد. انشاء الله

 




برچسب ها : انتخابات